یه بشقاب داد دستم ...

ساخت وبلاگ

سلام ...یه سلام مجدد.. 


با اینکه حال و حوصله نداشتم ی وب جدید ساختم ...اما ننوشتم ..

هیچے....

خیلی غریب بود انگار ...

ایننکه مجددا شروع کنم ...تصمیم گرفتم ادامه بدم ..

حوصله نداشتم ..

دارم واسه کنکور اماده میشم مجددا ...شدم ی کنکوری پر حاشیه ک حواسش ب همه چی جز این کنکوره هست ...

توی کلاس نشسته بودم ...معلممون ک ی اقای ..حدودا 45 سالس ...

گفتم هزینه پیامنور چقدره؟...

گفتش اصلا بهش فکر نکن ...

داشت اب میخورد بشقاب زیرشو داد دستم ...

بهم گفت نگهش دار ...

گفت هیچ فشاری روت نمیاره ...

حالا دستتو کامل دراز کن و بشقاب و بگیر کف دستت...چقدر میتونی نگهش داری؟

گفتم 6 دقیقه حداکثر...

گفت اگه 6 ساعت نگه داری میدونی چی میشه؟

گفتم میفته میشکنه...

گفت نه دستت فلج میشه ...

اگه 24 ساعت نگه داری کل بدنت بی حس میشه ...

گفت مشکلات همینن

اگه فشاری روت نمیارن نگهشون دار...

اگه میبینی نمیتونی بزارش کنار...چرا گرفتی دستت میخوای فلجت کنن؟


هیچی مهم تر از خود ادم .. سلامتیش ..ذهن بازش نیست ...


اول اردیبهشت خواهرمو برادر شوهرش میان ...

و خواهرم ی ماه میمونه ولی بردار شوهرش میاد کارای بیمه رو میکنه و میره ...


ازمون 1 اردیبهشت دارم ب جنگت میام


درسمو میخونم ...

کلاسامو میرم ...

کارای خونه رو میکنم...

ورزش میکنم....


الان دارم زندگی میکنم ...  :)


یه حرفی زدم ...

ادما ممکنه ازدواج کنن اونم با بهترین کس ...

بهشون عشق بده ...پول بده...ارامش بده ...

ولی اون ادم ..اون کسی نیست که راضیشون میکنه ...

یه گوشه ی قلبشون خالی می مونه ...

و یه خلعی رو حس میکنن  ..ک این خلا فقط با وجود همون شخص پر میشه ..

همونی ک راضیشون میکنه ☺

وجواب من همون ترس همیشگیش بود..

از خودش و از خودم ...

فرداش پیام داده بودم ک کشیکی؟

پیام داده بود سلام گلم :/اره دیروز بودم

من:اتعجب من حالی و حالک

به این فکر کردم ...این بشقاب منه ....

باید بزارمش کنار تا فلج نشم ...

گفتم ..میرم درسمو بخونم ...تلگراممو پاک میکنم ...

اگه نصب کردم بهت خبر میدم ...حوصله بحث و استرس و نگرانیو ندارم(با اون البته)


ناراحتم از اینکه توی سختیاش پیشش نیستم ...

ولی ارومم

خوشحالم ک گذاشتمش کنار ...

اما ب شیوه خودم ...ب شیوه بیخیالے :)

ن چیزی ک یسر نگران باشم ...مضطرب ...زندگیم ...وای ...اخ  .... مردم :/

و البته اون اکانتو پاک کردم ولی این یکی اکانتم هنوز هست

و میگذرونم روزهایی سرشار از محبتورضایت رو  موزیانه  

و تو منتظرم باش




6ماه دیگر...
ما را در سایت 6ماه دیگر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3ambitiousa بازدید : 17 تاريخ : سه شنبه 29 فروردين 1396 ساعت: 8:11